جدول جو
جدول جو

معنی ابوالعباس احول - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالعباس احول
احول. او دیوان امروءالقیس بن حجر را گرد کرده است. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابن یوسف بن الکماد، مکنی به ابوالعباس. او راست: زیج المقتبس من زیج الامد علی الابد و الکور علی الدور
ابن نعمه، مکنی به ابوالعباس. محدث و فقیهی بمائۀ هفتم هجری. او در حدیث شاگرد سخاوی و ابن صلاح و در فقه تلمیذ ابن عبدالسلام بود و به دمشق میزیست و منصب خطابه و تدریس داشت. او راست کتابی در اصول. وفات وی بسال 694 ه. ق. بود
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
ابن ابی حاتم محمد بن عبدالله بن عبدبن هرثمه بن زکوان. مکنی به ابوالعباس. پسرخواهر عبدالرحمن بن اسماعیل بن بدر المعروف بالاقلیدس الاندلسی. رجوع به تاریخ الحکمای قفطی ص 225 س 17 شود
لغت نامه دهخدا